مقدمه
موضوع معنویت، دل مشغولی همیشگی انسان است. هر چند پس از انقلاب های علمی و صنعتی در غرب، گستره نفوذ دین و معنویت رو به كاهش گذاشت، تا جائی كه تصور می شد دین به كلی رو به زوال است، اما در سالیان اخیر محرز شده است كه دین و معنویت هر دو مورد توجه مجدد جوامع قرار گرفته اند. اینک ابراز علاقه به دین در عموم كشورهای اسلامی از جمله كشورهای خاورمیانه، آفریقا و همچنین، خاور دور مانند مالزی و سایر نقاط جهان چنان واضح است كه از آن به بیداری اسلامی یاد می شود. مردم كشورهای مسیحی نیز كه ده ها سال سردمداران الحاد و بی دینی در جهان بوده اند، در سالیان اخیر دوباره گرایش قابل ملاحظه ای به دین و معنویت نشان می دهند. حتی در جوامعی مانند آمریكا نوعی تشنگی نسبت به امور معنوی از جمله دین می شود. مسائلی از قبیل بی معنا شدن زندگی، احساس خلاء اخلاقی، اسارت بشر در دست تكنولوژی، تماس غرب با مذاهب مشرق زمین، آگاهی روز افزون انسان معاصر به دین و معنویت در این امر دخیل بوده است. هر روزه بر تعداد یافته های پژوهشی در زمینه های مختلف علمی به ویژه پزشكی، روان شناسی و جامعه شناسی كه با گزاره های دینی همسو هستند یا لااقل تناقضی با دین ندارند، افزوده می شود. این یافته ها كه در سه دهه قبل اندك بودند، در سال های اخیر با یك شتاب ناگهانی در حال افزایش هستند. به طور مثال، در خصوص ارتباط بین دین و سلامتی چیزی حدود 200 پژوهش پس از نیمه اول قرن بیستم وجود داشت كه در دهه آخر این قرن، ناگهان به بیش از 5000 پژوهش مؤید ارتباط مثبت دین و سلامتی بالغ گردید و امروز با سرعت بیشتری در حال افزایش است، به نحوی كه شاید بتوان از آن به یك «نهضت علمی» تعبیر كرد (كینگ ، 1999، ترجمه شجاعی،1383).