ویژگی های شغلی، از طریق طراحی مجدد شغل، بر انگیزه شغلی کارکنان اثر می گذارد، که این به نوبه خود سبب بهبود عملکرد شغلی کارکنان می گردد. با توجه به نقش و اهمیت ویژگی های شغلی در توسعه هر چه بهتر طراحی مشاغل در ادارات کل ورزش و جوانان هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های شغلی کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان کهگیلویه وبویراحمد بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی بوده و از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارشناسان ادارات کل ورزش و جوانان استان گهکیلویه و بویراحمد بود که به علت محدود بودن جامعه تمامی آنها به عنوان نمونه انتخاب شدندN=n=112. پرسشنامه سنجش قابلیت¬های ویژگی های شغلی که توسط هاکمن و اولدهام در سال (1979) تهیه و تدوین شده است، و در سال 1390 روایی آن توسط دهقان تایید شده، مورد استفاده قرار گرفت. پایایی آن نیز در تحقیق حاضر 0.87 بدست آمد یافته ها: بر اساس نتایج تمامی عوامل ویژگی های شغلی از نظر کارشناسان از اهمیت قابل قبولی برخوردار بودند و در بین این عوامل، بترتیب بازخورد، اهمیت، هویت وظیفه، استقلال و تنوع وظیفه در اولویت اهمیت قرار داشتند. همچنین تفاوت معنیداری بین ویژگی های شغلی بر اساس سطح تحصیلات در کارکنان اداره کل ورزش استان وجود ندارد اما بین گروه با سابقه کاری 8 الی 14 سال با 15 الی 21 سال و 21 سال به بالا تفاوت معنیداری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: بهره گیری از افراد متخصص در بخش مختلف اداره، ضمن انعطاف بخشی به فضای کاری، فراهم کردن محیطی که افراد احساس تعهد و پایبندی بیشتری به سازمان داشته باشند، فراهم کردن فرصت های زیاد برای رشد و پیشرفت، ترویج استقلال و آزادی عمل، دستیابی به انگیزه کاری بالا باعث دستیابی به شغلی شورانگیز، رسا و متنوع خواهد شد.
قصههای محلی یكی از شاخههای ادبیات عامیانه است كه در فرهنگ عامیانهی همه ملتها دیده میشود. این قصهها به شكل روایی اندیشهها و جهان بینی ملتها را بیان میكنند. كهگیلویه و بویراحمد، با قدمت تاریخی چند هزارساله گنجینهی بی همتایی از فرهنگ عامیانه است و قصههای محلی آن، از كهنترین نمونههای تفكر و تخیل مردم این استان است كه كیفیت و مباحث ذهنی و غم و اندوه آنها را نشان میدهد و به منزلهی سند معتبر و سودمندی از تاریخ اجتماعی این مردم است. تحلیل این قصه ها نشان میدهد که وضعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و جغرافیایی استان در بوجود آمدن قصهها نقش داشته است. پژوهشگر ابتدا چند قصه از قصههای رایج استان را گردآوری و بازنویسی كرده است و سپس به معرفی و تحلیل قصه پرداخته و در پایان كار رایجترین قصهی محلی استان را به طور جداگانه تحلیل و بررسی كرده است.
امروزه مدیریت زنجیره تامین هسته مرکزی سازماندهی در صنایع جهانی و به عنوان یكى از مبانى زیر ساختى پیادهسازى كسبوكار الكترونیك در دنیا مطرح است. از اینرو شناسایی و بررسی عواملی كه مانع تحقق اثربخشی مورد انتظار در زنجیره تامین می گرد، دارای اهمیت فراوان هستند. در این مطالعه ما به بررسی و مطالعه یک زنجیره تامین چندسطحی در حالتی که هرکدام از سطوح دارای سیستم کنترل موجودی متفاوتی با سطوح دیگر هستند پرداختیم. پژوهش از حیث هدف از نوع كاربردی و از حیث نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع كتابخانهای و اسنادی است. در این مطالعه به علت استفاده از شبیه سازی كامپیوتری، جامعه آماری مورد مطالعه اعدادی است كه به عنوان تقاضای اولیه و با استفاده از فرمولهای ارائه شده بدست می آید. چون تمام جامعه آماری در تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار می گیرد، روش «سرشماری» به جای نمونه گیری مورد استفاده قرار می گیرد. روش تجزیه و تحلیل مورد استفاده در این تحقیق روش تحلیلی – توصیفی است كه برای تحلیل و ارائه نتایج بدست آمده از علم آمار و تركیب تكنیك اقتصاد سنجی و تكنیك سری زمانی استفاده میشود. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که:
رابطه بین حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکتها موضوعی مهم در مباحث حسابداری است. حاکمیت شرکتی بر آن است که جو شفافیت، راستی و پاسخگویی را در مدیریت سازمان تقویت نماید. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر کفایت حاکمیت شرکتی بر عملکرد شرکتها می باشد. بدین منظور دادههای 109 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1387 تا 1392 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مدلهای پژوهش با استفاده از دادههای ترکیبی و رگرسیون چند متغیره آزمون شدهاند. نتایج پژوهش نشاندهنده عدموجود رابطه معنیدار بین درجه بهبود ساختار حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکت است. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که از پنج معیار حاکمیت شرکتی مورد بررسی در این پژوهش بین سه متغیر تغییرات کیفیت افشا، نوع موسسات حسابرسی و تغییرات نسبت پرداخت سود سهام با عملکرد شرکت رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. علاوه بر این بین تغییرات درصد سهام شناور آزاد و تغییرات اعضای غیرموظف هیات مدیره با عملکرد شرکت رابطهای یافت نشد.
موضوع تحقیق پیش رو با درک وضعیت در حال دگرگون فرهنگی جامعه و نیاز به بازنگری نیازهای فرهنگی در حوزه دانش آموزان شکل گرفت. مسألهی اساسی تحقیق حاضر این بود که دانش آموزان با پیشینه طبقاتی مختلف وارد مدرسه میشوند و این پایگاه طبقاتی فرصت های و تهدیدهای مختلفی را در عرصه فرهنگی به همراه دارد . در چنین شرایطی مدرسه چگونه می تواند نیازهای مختلف فرهنگی دانش آموزان را برطرف کند و همچنین رابطه بین پایگاه اقتصادی و اجتماعی دانش آموز با نیازهای فرهنگیشان چیست. برای درک نیازهای فرهنگی دانش آموزان و جایگاه مدرسه در خصوص آن نظریه های مختلفی مرور شد که از بین آنها نظریه بوردیو به عنوان چارچوب تئوریک این تحقیق قرار گرفت. بر اساس نظریه بوردیو دانش آموزان با پایگاه های مختلف اقتصادی و اجتماعی وارد مدرسه می شوند و همین پایگاه طبقاتی است که جایگاه فرهنگی دانش آموز را در مدرسه تعیین می کند زیرا فرهنگ حاکم بر مدرسه فرهنگ طبقه متوسط و مسلط جامعه است در چنین شرایطی دانش آموزانی که از سطح طبقاتی پایینی برخوردارند نسبت به فرهنگ مدرسه(اعم از الگوهای زبانی معلمان، نوع برخورد با معلم، مدیر ) و مسلط نیستند و همین عدم توجه به جایگاه های مختلف فرهنگی دانش آموز موجب عقب ماندگی آنها می شود. برای بررسی موضوع حاضر از روش پیمایش در دو سطح توصیفی و تبیینی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان پسر دبیرستانی منطقه 16 تهران بود و روش نمونه گیری در این تحقیق به صورت خوشه ای انتخاب گردید، همچنین تعداد نمونه بر اساس فرمول کوکران 388 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده های در این تحقیق پرسشنامه بسته بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که نیازهای عینی فرهنگی دانشآموزان شامل 1. امکانات ورزشی2. تورهای گردشگری3. کلاسهای زبان، کامپیوتر4. کتابهای مختلف و نیز نمایشگاه در زمینه آثار هنرمندان می باشد. همچنین نیازهای ذهنی فرهنگی دانشآموزان شامل موارد زیر است؛ 1-نیاز به مهارتهای ارتباطی به فرهنگ مدرسه و سیستم آموزشی،2- نیاز به تقویت اعتماد به نفس و خود اثربخشی تحصیلی، 3-نیاز به رفع استرس تحصیلی 4-نیاز به درک آینده و دورنمای تحصیلی بهتری را دارند. نتایج فرضیات نیز نشان میدهد که بین نیازهای فرهنگی دانشآموزان و هر یک از متغیرهای(نوع مدرسه، پایه تحصیلی، شغل والدین، تحصیلات والدین و به طور کلی پایگاه اقتصادی و اجتماعی دانشآموزان) رابطه معنیداری وجود دارد.
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین پنج عامل بزرگ شخصیت و سبک های مقابله ای با فرسودگی زناشویی در زنان کارمند شهرستان اسلام آبادغرب بود.پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی میباشد. جامعه آماری را کلیه زنان کارمند شهرستان اسلام آبادغرب تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش 144 کارمند زن بود که از بین اداره های این شهرستان به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای به کار گرفته شده شامل، مقیاس فرسودگی زناشویی پاینز و نانز، مقیاس پنج عاملی جدید شخصیت و فرم تجدیدنظر شده آن از مک کری و کاستا، مقیاس راهبردهای مقابله با تنیدگی اندلر و پارکر بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان صورت گرفت. نتایج نهایی پژوهش حاکی از آن بود که موافق بودن (عامل چهارم ویژگی های شخصیتی) می تواند فرسودگی زناشویی را پیش بینی کند، اما سائر عامل ها پیش بینی کننده فرسودگی زناشویی نیستند. همچنین نتایج نشان داد که از بین سبک های مقابله ای سبک هیجان مدار و سبک اجتنابی می توانند فرسودگی زناشویی را پیش بینی کنند. بنابراین یافته های به دست آمده نشان داد که گشودگی، موافق بودن، سبک هیجان مدار، وسبک اجتنابی توان پیش بینی فرسودگی زناشویی را دارند.
امروزه پروژه ها به جزء لاینفک زندگی بشر تبدیل شده اند، در پروژه بایستی مجموعه عوامل فنی، مالی و انسانی به گونه ای دقیق در کنار یکدیگر قرار بگیرند تا بتوانند همچون چرخ دنده ای قوی فعالیت نمایند و پروژه را در جریان اجرا یاری رسانند.در این تحقیق برآنیم که بتوانیم عوامل موثر بر موفقیت پروژه های epc را با استفاده از رویکرد سیستم های اطلاعات مدیریت پروژه توسط گروهی از کارشناسان خبره شناسایی وعوامل موثر را اولویت بندی نماییم. پژوهش پیش روی از نوع پژوهش های توصیفی- پیمایشی و معادلات ساختاری و به لحاظ هدف کاربردی است، نوع این تحقیق بر اساس روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است و در تحقیق پیمایشی از روش های مقطعی استفاده خواهد شد و با بررسی داده ها جمع آوری شده، شیوه ارتباط و بر هم کنش ابعاد مختلف مدل ها تحلیل می گردند. ابزار گرد آوری اطلاعات، پرسشنامه است که برای بررسی روایی پرسشنامه از روش محتوایی و روش تحلیل عاملی و جهت پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مشاورین،کارفرما و پیمانکار و دست اندرکاران شرکت های اجرا کننده EPC به تعداد 14 شرکت و 56 نفر می باشد. در این تحقیق با توجه به تعداد اندک جامعه آماری از روش سرشماری استفاده می گردد و به هر 56 نفر پرسشنامه اختصاص داده می شود. برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده هم از روش آمار توصیفی وهم از روش آمار استنباطی استفاده شده است.جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به مشتریان (سن، جنس، تحصیلات و ... ) از آمار توصیفی استفاده شده است.برای تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش درسطح توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSSوLISREL استفاده شده است.جهت آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) و تحلیل رگرسیون استفاده خواهد شد و جهت رتبه بندی متغیرها از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که:
مقدمه: با تغییرات سریع و مداوم فناوری اطلاعات و اینترنت، مدلهای سنتی کسب و کار مجبورند برای بقاء با محیط کسب وکار سازگاری یابند. جهانی گرایی و رقابت منجر شد تا دانش به عنوان ارزشمندترین منبع استراتژیک شناخته شود و توانایی سازمان به منظور کاربرد دانش برای استفاده از فرصت های بازار و حل مسئله مهمترین توانایی آن گردد. از آن جهت که دانش نقش استراتژی مهمی را بدست آورده است بسیاری از شرکت ها به علت مزیت رقابتی دانش و اهرم قدرت و نفوذ آن، مدیریت دانش را بطور موثر به کار می گیرند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ساختار سازمانی با مدیریت دانش در مدیران ستادی و مدیران مجموعه های ورزشی سازمان ورزش شهرداری تهران صورت گرفته است.
روش کار: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و مقطعی در سال 1393 انجام شده است. جامعه پژوهش را مدیران ستادی و مدیران مجموعه های ورزشی سازمان ورزش شهرداری تهران تشکیل می دادند که 140 نفر از آنان به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن با استفاده از روش نظرات متخصصان و روایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ (0.88) تایید شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS به طریق روش آماری توصیفی (از جمله جدول، میانگین و واریانس) و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت.
در عصر حاضر، در شرایطی که شرکتها روزبه روز حجیم ترو بزرگتر میشوند بالتبع تاثیر عمده ای برساختار و نظام سود و بقاء میباشد،فراتر میروند ودر تحقق ارزشهای اخلاقی و اجتماعی نقش بسزایی خواهند داشت.مباحث عدالت،محیط زیست و حقوق انسانی ازجمله مباحثی هستند که توجه به ارزشهای اخلاقی را درکسب و کار توجیه میکنند.یکی ازابزارهای مهمی که دردنیای رقابتی امروزی میتوان برای بدست آوردن مزیت رقابتی جهت بالا بردن عملکرد بخش فروش شرکتها ازآن بهره جست ،ایجادتمایزاخلاقی درشرکتها میباشد.دراین پژوهش سعی شده رابطه تمایزاخلاقی شركت وفروش محصولات ازدیدگاه مصرف كنندگان بررسی شود.ازلحاظ هدف، این پژوهش ازنوع كاربردی بوده وباتوجه به روش جمع آوری داده ها، روش تحقیق توصیفی ودرمیان انواع روشهای توصیفی ازنوع تحقیق همبستگی می باشد.برای جمع آوری داده ها ازپرسشنامه استفاده گردید.روش نمونه گیری دراین پژوهش، روش دومرحله ای تصادفی طبقه بندی شده میباشد.مصرف كنندگان شعب انتخابی درفروشگاه های زنجیره ای ایران طیطو،به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند.داده های جمع آوری شده بااستفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت.درنهایت، نتایج پژوهش نشان داد كه بین تمایزاخلاقی شركت و فروش محصولات رابطه معناداری وجوددارد.به عبارت دیگر، تمایزاخلاقی سبب افزایش انگیزه مصرف كنندگان، افزایش تمایل مشتری برای پرداخت هزینه بالاتروكسب مزیت رقابتی برای شركت گشته ودركل فروش شركت را ارتقاء می بخشد.
یکی از چالش برانگیزترین مشاهدات در بازارهای مالی این است که بر خلاف فرضیه بازار کارا، بازده سهام عادی در بازده های زمانی مختلف دارای رفتار خاصی می باشد و می توان با بکارگیری راهبرد سرمایه گذاری متناسب با افق زمانی مورد نظر، بازدهی بیشتر از بازده بازار بدست آورد. هدف این پژوهش بررسی سودآوری استراتژی سرمایه گذاری معکوس و ارزیابی اثر عوامل بازار، اندازه شرکت و ارزش دفتری به ارزش بازار بر روی بازده می باشد. این تحقیق طی دوره زمانی 1383تا1390می باشد. نتایج حاصل از فرضیه ها نشان می دهد، استراتژی معکوس در بازه های زمانی مورد نظر در بورس اوراق بهادار ایران سودآور خواهد بود. همچنین نتایج بدین گونه است که بین متغیر مستقل عامل اندازه و ارزش دفتری به بازار و عامل بازار و استراتژی معکوس رابطه معنی داری وجود دارد.
چکیده فارسی
بررسی فاکتورهای مختلف موثر بر عملکرد مالی شرکت ها و ارائه یک راهکار برای افزایش کارایی مالی شرکت، از مهمترین مباحث مهندسی مالی است. در این میان ساختار سرمایه مالی شرکت به دلیل اثرگذاری بر تمامی مشخصات دیگر مالی شرکت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در مبحث مهندسی مالی، مالکیت دولتی به عبارتی دیگر مالکیت نهاد دولتی چندین محرک بر نظارت بر گزارشگری مالی و بهبود عملکرد شرکت ها دارند، در صورت وضعیت مالکیت دولتی معمولاً مشکلات نمایندگی کم خواهد شد و این امر می تواند بر شاخص های مالی شرکت تأثیرگذار باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه بررسی رابطه میان مالکیت دولتی و عملکرد شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را طی یک دوره 9 ساله از سال ۱۳۸۷تا 1396 در 134 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، است. روش تحقیق از نوع همبستگی بوده و با استفاده از رگرسیون چند متغیره انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه ای مثبت و مستقیم میان مالکیت دولتی و عملکرد شرکت وجود دارد. همچنین استقلال هیأت مدیره و عملکرد مالی، دوگانگی وظیفه مدیرعامل و عملکرد مالی و اندازه هیأت مدیره و عملکرد مالی رابطه معنی داری وجود دارد.
اختلال های روانی
پیش زمینه تاریخی
ماقبل تاریخ و ارواح شیطانی
برخی از نابهنجاری های روانی سالها پیش شناخته شده اند. شواهد برجای مانده از دوران پیش از تاریخ حاكی از آن است كه رفتارهای نابهنجار بیشتر به ارواح شیطانی نسبت داده می شد. شواهدی دال بر عملیات جن گیری وجود دارد همچنین جمجمه هایی با سوراخ های خاصی كشف شده اند. چنین برمی آید كه این سوراخ ها به منظور فراری دادن ارواح خبیثه ایجاد شده باشند، رویه ای كه امروزه ینز توسط بعضی از گروه ها به منظور دستیابی به هشیاری عمیق تر به كار می رود و ترفین كردن (ایجاد سوراخ با مته روی جمجمه) نام دارد. با وجود این، برخی پژوهشگران (ماهر و ماهر، 1985) معتقدند این سوراخ ها به احتمال زیاد ناشی از زخم های التیام یافته باشند، چرا كه بیشتر این جمجمه ها متعلق به مردهاست و این سوراخ در قسمت های متعددی از جمجمه قرار دارند. این بدان معناست كه این سوراخ ها تعمدی ایجاد نشده اند......
چکیده
امروزه برند و نام تجاری یكی از مهم ترین مباحث بازاریابی است كه پیش روی تمامی شركت ها قرار دارد. برند، جزء جدانشدنی راهبرد بازاریابی شركت است و به طور روزافزونی به عنوان تنها دارایی مهم و منبع تمایز مورد توجه قرار می گیرد. بدین ترتیب برندهای قوی، ارائه دهنده ی سود بیشتر همراه با ریسك كمتر به سهامداران هستند. از طرفی تقلید از برند یک استراتژی بازاریابی سودآور بر پایه ی استفاده از شباهت ها (بسته بندی، طراحی، نام برند، تبلیغات و غیره) به منظور تسهیل پذیرش برند به وسیله ی مصرف کننده است. برندهای جعلی با تقلید از هویت برندهای اصلی، قصد ایجاد تصویر ذهنی مثبت و ارزش درک شده مثبت از محصول توسط مشتریان را دارند، تا از این طریق بتوانند کالاهای خود را به فروش برسانند. لذا هدف این پژوهش اندازه گیری میزان تأثیرگذاری هویت برند بر قصد خرید برندهای اصلی و جعلی و همچنین موفقیت برندهای جعلی در تقلید عناصر برندهای اصلی با توجه به نگرش دانشجویان دانشگاه مازندران است. روش انجام پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه مازندارن است. از نمونه گیری طبقه ای متناسب برای نمونه گیری استفاده شد. حجم نمونه 389 نفر تعیین شد. در این پژوهش از پرسشنامه برای سنجش متغیرهای هویت برند، تصویر برند، ارزش درک شده و قصدخرید استفاده شده است.